دانلود فوری ماجرای مهربونی پنبه با لینک مستقیم
دانلود فوری ماجرای مهربونی پنبه با لینک مستقیم
دانلود فوری ماجرای مهربونی پنبه از زیر موضوع عمومی و آزاد
دانلود آموزش مهربانی عمومی و آزاد
ماجرای مهربونی پنبه
این محصول فقط به یک نفر فروخته میشود و متعلق به آن فرد است. این داستان در هیچ جایی به ثبت نرسیده است. فرمت: word 1صفحه بخشی از داستان: یه روز آفتابی، توی یه جنگل سبز و قشنگ، یه خرگوش کوچولو به اسم “پنبه” داشت میپرید و بازی میکرد. پنبه خیلی خوشحال بود، چون هوا عالی بود و یه عالمه گلهای رنگارنگ دور و برش بودن. یه دفعه، پنبه یه صدای ضعیف شنید. صدا از پشت یه بوتهی بزرگ میاومد. پنبه آروم آروم رفت جلو و دید یه سنجاب کوچولو به اسم “فندق” اونجا نشسته و داره گریه میکنه. پنبه با مهربونی پرسید: “فندق جون، چی شده؟ چرا گریه میکنی؟” فندق با صدای لرزون گفت: “من داشتم دنبال یه بلوط خوشمزه میگشتم، ولی پام پیچ خورد و نمیتونم راه برم. مامانم خیلی نگرانم میشه اگه دیر برگردم خونه.” …
ماجرای مهربونی پنبه
این محصول فقط به یک نفر فروخته میشود و متعلق به آن فرد است. این داستان در هیچ جایی به ثبت نرسیده است. فرمت: word 1صفحه بخشی از داستان: یه روز آفتابی، توی یه جنگل سبز و قشنگ، یه خرگوش کوچولو به اسم “پنبه” داشت میپرید و بازی میکرد. پنبه خیلی خوشحال بود، چون هوا عالی بود و یه عالمه گلهای رنگارنگ دور و برش بودن. یه دفعه، پنبه یه صدای ضعیف شنید. صدا از پشت یه بوتهی بزرگ میاومد. پنبه آروم آروم رفت جلو و دید یه سنجاب کوچولو به اسم “فندق” اونجا نشسته و داره گریه میکنه. پنبه با مهربونی پرسید: “فندق جون، چی شده؟ چرا گریه میکنی؟” فندق با صدای لرزون گفت: “من داشتم دنبال یه بلوط خوشمزه میگشتم، ولی پام پیچ خورد و نمیتونم راه برم. مامانم خیلی نگرانم میشه اگه دیر برگردم خونه.” …
آموزش مهربانی عمومی و آزاد